یک مرد محکم ، در زیرزمین عجیب و غریب عجیب و غریب خود ، میهمان می شود. او که با لباس چرمی پوشیده است ، بی رحمانه زن را روی حصیر بغل می کند و مانند یک سگ کوچک او را در آغوش می گیرد. این زن فقط فکر می عکس سکی خارجی کرد که استادش از او احساس پشیمانی کرده و او را آزاد کرده است ، زیرا بلافاصله زندانی را به گره می پیچید و مقعد خود را بر روی دستگاه بدبخت خود می کشید.