یک پزشک برای آزمایش بکارت به ورونیکا آمد. سپس دو اردک او را با تنه های بزرگش محاصره کردند و شروع به پاره کردن این مرغ ناز در سوراخ های شیرین باکره خود کردند. اول ، کودک خوشحال یکی از پسران را با دهان عکسکون خارجی داغ خود مکیده و دیگری از بیدمشک خیس او لیس می زند. سپس یکی از آنها را گرفت و دیگری شروع به پاره شدن گربه بکر بیمار کرد. او هنگامی که به سوراخ ها نفوذ کرد و به خشونت ختم شد ، با خوشحالی شروع به تکان خوردن کرد. سرانجام ، آنها صورت او را پاک كردند و عوضی همه اسپرم آنها را لیسید.