پولینا می خواهد از یک پدربزرگ پیر اما داغ که به عنوان یک حاکم برای او کار می کند مراقبت کند. مطابق معمول ، او در حالی که قهوه صبح خود را می نوشد ، میز را پاک می کند ، اما او شروع به پاک کردن او می کند ، و نوک سینه های خود را با دهانش روی سینه می چرخاند. وی سپس آن را در یک حالت سرطانی روی میز قرار می دهد و ضمن انجام آدمخواری ، به الاغ در صورت نفوذ می کند. پولینا با خوشحالی زبانی را که در بیدمشک روی میز بود ، و کیرتوکس بایگانی سپس عضو ، که در آن او قوی تر و قوی تر می شود ، می پذیرد. در پایان مقاربت ، زانو می زند و پیرمرد را برای جفت گیری به دهان می آورد.